شاپاني به شاه عبدالعظيم ميرود
امروز 28 صفر و ما تصميم گرفتيم بعد از يه روز كار طاقت فرسا به زيارت حضرت عبدالظيم بريم.پس با مامان پري و عمه و بابا و مامان راهي شديم.چند سالي بود كه نرفته بوديم خيلي فرق كرده بود.بابا ماشين رو كمي دورتر از حرم پارك كرد آخه خيلي شلوغ بود و پاركينگ پر بود. ساعت 8 شب رسيدم اونجا و تا به حرم برسيم يه مسير تقريبا طولاني رو طي كرديم ولي خسته نشديم ميدوني چرا آخه همش مغازه هاي مختلف مخصوصا لباس بچه بود و مامان طبق معمول واسه پاني جونش كلاه و شال و شلوارو... خريد.بالاخره بعداز 45 دقيقه خريد رسيديم حرم و رفتيم واسه زيارت.اين اولين باريه كه پانيا خانم قسمتش شده كه بياد حرم شاه عبدالعظيم و به قول عمش" شاپاني" شده يعني پانياي شاه عبدالعظيمي.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی