پانيا گلي،پانيا گلي،، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
وبلاگ،وبلاگ،، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

پانيا سرشار مقدم PANIA

چالش عکس سال 97

عكس سمت چپ : اولين عكسي كه در دوره بارداري از پانياي قشنگ دارم و بهترين روز تو زندگي من بود چون كه سلامت كودكم از جانب پزشكم تاييد شد. عكس سمت راست 4 سال بعد مصادف با روز دختر است.اينجا پانيا خانم با ژست و تيپهاي خاصي كه براي عكس گرفتن ميگرفت منو به ياد مادرم عزيز خودم مي انداخت و باز هم نشون داد نوه خودخودخود مامان عصي هست. اصل عكس بالا سمت راست اين عكس بوده كه در قاب زيبا قرار گرفته از دوستان ني ني وبلاگي خودم هم دعوت مي كنم در مسابقه چالش عكس شركت نمايند.  با سپاس 1- مامان صدرا جان عزيز    sadra5.niniweblog.com 2- مامان ارشيا و پانيا گلهاي دوست داشتني   golpesaremamani.niniweblog.com ...
30 دی 1397

پانيا و دلتنگي براي مادر بزرگش

حدود 60 روز از فوت مامان پري ميگذره و پانيا چند روزه كه بهانه ديدن ماماني قشنگش رو ميگيره   نميدونم چرا بيشتر موقع اذان مغرب با ديدن يه مسجد ميگه " مامان بريم داخل الله اكبر و به مامان پري سلام بديم اخه خيلي دلم براش تنگ شده "     پانيا به مسجد ميگه الله اكبر يا ميگه مامان چرا عمه گريه ميكنه منم ميگم خوب دلش واسه مامانش تنگ شده و گريه ميكنه مثل شما كه وقتي من ميرم سر كار پشت سرم گريه ميكني بعد در جواب ميگه خوب كاري نداره من سوار اسكوتر ميشم و ميرم دنبال ماماني و ميارمش تا عمه ديگه گريه نكنه يا وقتي از خونه مامان اينا به خونه ما زنگ ميزنن منشي تلفن اعلام مينكه  call fram maman pari &nb...
10 بهمن 1396

پانيا و يادگيري اعداد

پانياي قشنگ ما ماشااله در سن 20 ماهگي از 1 تا 10 را با تسلط كامل ميشمره و ما هم به اين هوش افتخار مي كنيم.حالا ببينيم كي و توسط چه كسي و در چه شرايطي اين يادگيري صورت گرفت. ديروز مامان پانيا براي يه جراحي كوچك تو بيمارستان بستري شد و عصر همان روز هم مرخص شد و براي اينكه كمي استراحت كنه اومده بود خونه بابا جبي و چون چند تا مرفين و آرام بخش تزريق كرده بودن مدام ميخوابيد.آخر شب بود كه همه خواب بودن و عمو پژمان هم تازه اومده بود خونه و با پانيا خانم مشغول بازي و خوردن شده بودن.اون شب پانيا و عمو تا 4 صبح بيدار بودن و در اين مدت عمو بيكار ننشته بود  و با برادرزاده عزيزش تمرين شمارش اعداد را داشت.صبح كه از خواب بيدار شديم با تعجب ديديم پان...
26 آذر 1395

آغاز شعر خواني و خوانندگي پانيا خانم

دختر گل مامان جديدا شروع كرده به اينكه شعر بخونه.عمو تاب تاب عباسي رو يادش داده و عسل مامان با اون لهجه شيرين بچه گانه زمزمه ميكنه و ما هم كلي لذت مي بريم. اينو بگم براتون،شبي كه رفتيم تاب و ميله بارفيكس خريدم به محض اينكه وارد خونه شديم و بابا پلاستيك دور بارفيكس رو باز كرد پانيا خانم مثل خواننده هاي حرفه اي ميله رو به جاي ميكروفن گرفت دستش و شروع به خوندن كرد.نميدونم اينو از كجا ياد گرفته البته تعجب هم نداره چون آهنگ دوست داره و مدام خواننده ها رو جلوي ميكروفن هاي پايه بلند ميبينه كه داران هنر نمايي ميكنن. ناناز مامان جديد يه شعر ديگه هم ياد گرفته   مامان ميگه : چشم چشم عسل ميگه: ابرو مامان ميگه : دماغ و دهن ...
3 مهر 1395

روز پزشك مبارك

امروز اول شهريور سال 1395 مصادف با روز بزرگداشت حكيم ابوعلي سينا و روز پزشك است.اين روز رو به همه پزشكهاي متعهد در كل جهان تبريك مي گويم. مخصوصا جناب اقاي دكتر احمد نقوي ، پزشك متخصص،متعهدو متبهر كودكان. پانيا جون خيلي دكترش رو دوست داره و رابطه خوبي با ايشون برقرار ميكنه البته اين ارتباط دوطرفه است يعني دكتر پانيا هم بسيار خوش برخورد و مهربون است.به خاطر همين پانيا خانم هم اين روز رو به همه پزشكها مخصوصا دكتر محبوبش آقاي دكتر نقوي تبريك ميگه. ...
1 شهريور 1395

نوشيدن پانيــــــا با نــــــــــــي

ديشب به همراه بابا پيمان رفتيم فست فود بخوريم و پاني هم طبق معمول داشت شيطوني ميكرد كه صاحب مغازه بادكنك داد تا پاني بازي كنه ولي به محض اينكه شام رو ميز گذاشت به سيب زميني حمله كرد و ما از خنده مرديم.آخه خيلي سيب زميني سرخ كرده دوست داره.وسط صرف شام بابا نوشابه رو باز كرد و شروع به نوشيدن كرد كه يه دفعه پانيا دست انداخت و ميخواست نوشابه رو بگيره كه بابا دستش رو كشيد و نوشابه رو ريخت تو ليوان و بهش داد و پاني هم كلي نوشابه خورد ولي از اونجا كه ضرر داره سعي ميكنم خيلي بهش ندم اما با ول نكرد و نوشابه ميخواست.منم چون ميدونستم پاني بلد نيست با ني نوشابه بخوره قوطي رو با ني جلوي دهنش گرفتم و با تعجب ديدم نوشابه داره از ني ميره بالا و پانيا هم چشم...
18 تير 1395