پانيا گلي،پانيا گلي،، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
وبلاگ،وبلاگ،، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

پانيا سرشار مقدم PANIA

چهارمين و پنجمين كلمه اي كه پانيا گفت

امروز هقته دوم بهمن 94 هست و پانيا خانم اداي مامان پري رو درمياره و ميگه "ننه ننه" آخه وقتي شيطون بازي ميكنه مامان پري از روي ذوق بغلش ميكنه و ميگه ننه ننه اونم حالا تقليد ميكنه.و اينكه اسم بابابزرگش رو به اختصار جبي ميگه.شيطون بلاي مامان اينقدر بامزه شده كه اگه مامان بزرگ و بابابزرگش يه روز نبينمش زنگ ميزن كه دلمون براش تنگ شده و خونه سوت و كور شده.نازنازي مامان ان شاله هميشه لبت بخنده.
15 بهمن 1394

سومين كلمه اي كه پانيا گفت

بيييم از اونجا كه پانيا خانم اهل بيرون رفتن و ددره به جاي اينكه مامان و بابا گفتن رو تمرين كنه و بيشتر به زبون بياره هركس ميخواد بره بيرون از در خونه دخمل بلاي ما هم ميكه بيييم يعني بريم.تازه اين كه چيزي نيست بعضي شبها كه ما خونه بابا جبي شام مي مونيم و آخر شب ميخواهيم برگرديم به محض اينكه احساس ميكنه كه بايد لباس بپوشه و بريم خونه جيغ و داد راه ميندازه كه نييم يعني من نمي يام.عجب زمونه اي شده بچه 10 ماهه به پدر و مادرش زور ميگه. تازگي هم ياد گرفته موقع رفتن بيرون با بقيه باباي هم ميكنه. قربون اون دستاي كوچولوت و شيرين زبونيت برم.ماااااااااااچ ...
15 دی 1394

اولين كلمه اي كه پانيا گفت

      دقيق يادم نيست چه روزي از سومين ماه تولدت بود كه يه دفعه گريه كردي و مدام ميگفتي ... دقيق يادم نيست چه روزي از سومين ماه تولدت بود كه يه دفعه گريه كردي و مدام ميگفتي " مي مي مي " اولش متوجه نشدم و بعد فهميدم وقتي گرسنه ميشي و شير ميخواي ميگي "مي " حالا اين كلمه رو از كجا اورده بودي نمي دونم ولي خيلي خنديديم.بعدها وقتي خيلي عصبي ميشدي مي گفتي ا مي ولي اينقدر محكم و تشديد مي گفتي انگار كه كلمه عمه رو تشديد دار مي گي اون موقع بود كه عمه پريسا تو پوست خودش نمي گنجيد و مي گفت ديديد گفت عمه.آخ عمه فدات بشه ما هم تاييد كرديم. اينقدر مي گفت عمه فدات بشه و بعضي موقعها بابا جبي اذيتش م...
20 خرداد 1394
1