پانيا گلي،پانيا گلي،، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگ،وبلاگ،، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

پانيا سرشار مقدم PANIA

روز قبل از تولد و دزد خانه

1393/12/7 11:6
نویسنده : مامان پانيا
93 بازدید
اشتراک گذاری

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

امروز 7 اسفند سال 93 و من از صبح دلشوره فردا براي رفتن به بيمارستان رو داشتم آخه از اطاق عمل ميترسيدم.عصر رفتم بيمارستان از مامان عصي خدافظي كنم و بابا محسن كه خدا رو شكر بهتر شده اونم ببينم و بيام خونه واسه فردا آماده شم و استراحت كنم.ساعت 10 شب بود غذا از بيرون گرفتيم و با عمه پريسا كه با ما بود برگشتيم خونه برق اطاق روشن بود همه وسايل كمد وسط اطاق...


 

 

 

امروز 7 اسفند سال 93 و من از صبح دلشوره فردا براي رفتن به بيمارستان رو داشتم آخه از اطاق عمل ميترسيدم.عصر رفتم بيمارستان از مامان عصي خدافظي كنم و بابا محسن كه خدا رو شكر بهتر شده اونم ببينم و بيام خونه واسه فردا آماده شم و استراحت كنم.ساعت 10 شب بود غذا از بيرون گرفتيم و با عمه پريسا كه با ما بود برگشتيم خونه برق اطاق روشن بود همه وسايل كمد وسط اطاق.همينطوري خشكم زد از راه بالكن دزد اومده بود و طلاها و بدليجات و لپ تاب بابا رو برده بود.نميدونستم چه كار كنم سريع بابا زنگ زد 110 و آگاهي و تا ساعت 2 شب اسير بوديم و منم بايد فردا 7 صبح بيمارستان باشم.بابا پيمان خسته و كوفته به خواسته مامور آگاهي باهاشون رفت تا پرونده تشكيل بشه و تا 4 صبح اونجا بود.منم كه تو خونه از ترس و دلشوره به خودم ميلرزيدم.از اونجا كه دعاي خير پدر و مادرهامون پشت سرمون بود ساعت 4 بود بابا پيمان زنگ زد كه دزدها رو گرفتن و چند تكه طلاي منم توي ماشين دزدها بوده كه بابا شناسايي كرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)