پانيا گلي،پانيا گلي،، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره
وبلاگ،وبلاگ،، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

پانيا سرشار مقدم PANIA

برنامه چرا و عشق و علاقه پانيا به اون

             پانيا خانم ما الان تو 6 ماهگي هست و يه روز جمعه اتفاقي كانال 5 و برنامه چرا داشت پخش ميشيد كه يه دفعه من و باباش ديديم دخمل طلا داره از خنده غش ميكنه و هر چي صداش مي كرديم اينقدر محو تماشا بود كه انگار صداي ما رو نمي شنويد.و كل 45 دقيقه رو بدون حركت و ا دقت زياد برنامه رو نگاه كرد.مامان هم از اين موضوه خوشحال كه آخ جون يه سرگرمي واسه پانيا درست شده از اون روز به بعد بود كه مامان هروقت كار داشت برنامه چرا رو كه از قبل ضبط كرده واسه دخترش پخش مي كرد و خودش با خيال راحت به كاراش مي رسيد. دوستت دارم "چراي لب كشاني" كه به من و دخترم كمك كردي. ...
11 شهريور 1394

اولين باري كه پانيا تو روروك نشست

12 شهريور 94 بالاخره سفينه پانيا خانم رو باز كرديم و عسلم توي روروك نشست و همون موقع دختر باهوش من با دستاي كوچولوش مدام ميزد روي قسمت بوق سفينش.كلمه سفينه رو عمو پژمان وقتي عكس پانيا تو روروك رو ديد گقت.       ...
11 شهريور 1394

گالري عكس پانيا

اولين روز مهد كودك 7 مهر 95 عروسي پسر خاله فريبا   3 مرداد 95 عروسي شكيبا   9 مرداد باغ وحش ارم ژست پانيا خانم در 16 ماهگي هنگام شير خوردن ناناز مامان شبي كه دوچرخه خريد.اوسط رمضان 95 عسل مامان در رستوران 7 مرداد 95     دختر گل مامان در پارك -14 ماهگي قربونـــــــــــت برم با اون مدل نشستن     عسل مامان وقت نماز خوندن در 14 ماهگي البته بلد كه نيست تازگي ياد گرفته الله اكبر نصفه و نيمه ميگه و خجالت ميكشه وقتي بهش ميگم نماز بخون  ليمو ترش با ماهي خوردن دخــــــــــــمل مامان در 13 ماهگي البت...
6 شهريور 1394

روزت مبارك دختر گلم

           امروز 16 مرداد 94 است و  مامان و بابا پانيا خانم رو آوردن جشنواره  اسباب بازي تا به مناسبت روز دختر كه 25ام مرداد هست براش هديه بخرن.اينجا پر از اسباب بازي هاي خوشگل و ماشينهاي شارژي عالي است. مامان و بابا تصميم گرفتن به جاي خريد ست آشپزخونه و ميزتوالت براي پاني جون يه ماشين شارژي بخرن ولي مسئول فروش گفت فرزند شما 5 ماه بيشتر نداره و براش زوده من جاي شما باشم بعدا كه مدلهاي جديد به بازار ميان براي دختر گلتون تهيه كنيد. خلاصه من و بابا قانع شديم كه ماشين نخريم و در عوض پولش رو به حساب پاني خانم بريزيم.اينم عكسهاي اون روز.     ...
16 مرداد 1394

26 تير دومين پيك نيك پانيا: باغ عمو ميكائيل عيد فطر

                       امروز هم همه تو باغ مهمون عمو بوديم و بابا جبي اينا هم بودن مثل دفعه قبل همه شاد بوديم و عمو محمود جوجه كباب درست كرده بود و پاني خانم هم از جوجه بي بهره نبود و جوجه رو ملچ ملوچ ميكرد و ما هم از خوردنش لذت ميبرديم نوشابش خنك بود عسل مامان؟؟؟؟؟ ...
26 تير 1394

مهموني عمو فضي - 18 تير 94

امروز 22 ام ماه رمضون بود و ما خونه عمو كه نذر شله زرد داشت دعوت داشتيم مادر بزرگ بابا و بابا جبي اينا هم بودن.بنده خدا عمو داشت جوجه كباب ميكرد و چون كولر روشن بود يه دفعه باد زد داخل خونه و بوي دود و جوجه همه جا رو پر كرد و پاني خانم هم شروع به بي تابي كرد. اينقدر گريه كردي كه بابا پيمان برد تو كوچه تا ساكت شدي.پررو خانم بابا جبي عمو رو به خاطر تو دعوا كرد كه داري چي كار ميكني بچه اذيت شد. بنده خدا عمو با اينكه تقصيري نداشت همش عذرخواهي ميكرد .بعد از شام هم دختر عمو شيما چند تا عكس يادگاري گرفت كه پاني من تو اون عكسها خيلي ناز افتاد.   ...
19 تير 1394

10 تير 1394-نوبت دوم واكسن

  پانياي من 4 ماهه شده و نوبت واكسن داره.عسل مامان خيلي درد كشيدي واسه زدن واكسن مامان هم دوست نداره تو اذيت بشي ولي چون براي سلامتي تزريق ميشه تحمل ميكنه.عسلم تبت 38.5 شده ولي مامان و بابا مراقب و كنارت هستن. قد:60        وزن:5.300 گرم   دكتر گفت كه يه كم وزنش كمه و بايد fms به شير مادر اضافه بشه و پانيا نوش جان كنه.   ...
11 تير 1394

اولين باري كه پانيا جوجه نوش جان كرد

امشب خونه بابا جبي بوديم و بابايي داشت جوجه كباب ميكرد كه يه دفعه صداي پانيا كه بغل عمش بود بلند شد و مدام دست و پاشو تكون ميداد بالاخره فهميديم كه بوي جوجه بدجوري بهش خورده و دلش جوجه ميخواهد.بابا جبي هم طبق معمول كه طاقت نداره ببينه نوه يكي يه دونش گرسنه است يه تكه جوجه آبدار رو برد جلوي دهنش و پانيا خانم هم با اون آوره محكمش جوجه رو گرفت بين دوتا لثه و حسابي ملچ و ملوچ كرد و همه ما از شدت خنده افتاديم زمين.نوش جان ماماني ولي آخه كدوم بچه اي تو 4 ماهگي جوجه ميخوره.اين سرآغاز شروع جوجه خوردن پاني خانم و نشستن سر ميز غذا شد.قربونت برم نفسم. ...
25 خرداد 1394