پانيا گلي،پانيا گلي،، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
وبلاگ،وبلاگ،، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

پانيا سرشار مقدم PANIA

تولد 2 سالگي پانيا گلي

    تقويم سال 96 پانيا با دوستاش كه مامانش براي طراحي كرده بقيه شاهكاراي مامان در ادامه مطلب                                  امروز دختر گل مامان 2 سالش تموم ميشه.2 سال گذشت و ما هر روز بيشتر از قبل به دختر كوچولومون وابسته تر مي شيم و بيشتر قدر اين نعمت الهي مي دونيم و بهتر درك مي كنيم پدر و مادر ما براي بزرگ شدنمون چقدر زحمت كشيدن و از خيلي چيزا به خاطر ما گذشتن تا ما آرامش و آسايش داشته باشيم. حالا مي فهمم مادرم وقتي منو مي برد تا برام لباس و يا هر وس...
8 اسفند 1395

پانيا خانم در شهر بازي هروي

پنجشنبه ها معمولا بابا دخترش رو ميبره تفريح.يا شهربازي سرپوشيده يا مجنمع تجاري براي خريد لباس و اسباب بازي و ماشين سواري. اين پنجشنبه قرار بود بريم واسه پاني خانم از خيابان پرتويي پوشك بگيريم و چون به ميدان هروي نزديك بود بعد از اون رفتيم شهر بازي هروي. به محض اينكه وارد شهربازي شديم پاني خانم يه هوارا از ته دل كشيد و با بابا قطار و انواع ماشينهاي موزيكال و چرخ و فلك سوار شد و در آخر مثل دخترهاي باكلاس نشست تا گريمش كردن و بعد هم رفت عكس قشنگ زير رو انداخت.خلاصه خيلي به ما و دختر عسلمون خوش گذشت.ان شااله همه بابا و مامانا خستگي كار رو بهونه نكنن و بچه هاي نازشون رو گردش و تفريح ببرن. ما هميشه فكر مي كنيم شايد بعدا نباشيم و وقت اينو ...
8 بهمن 1395

پانيا در نمايشگاه اسباب بازي و بازي دي 95

امروز 30 دي 95 رو  پانيا خانم در نمايشگاه اسباب بازي سپري ميكنه و كلي هم كيف ميكنه.هم بازي كرده و هم اسباب بازي خريده.تنوع محصولاتش مثل پارسال نبود ولي باز هم تونستيم چند تا بازي فكري و اسباب بازي و خونه بذاي دختر قشنگم بخريم و خوشحالش كنيم. اينم عكس پانيا خانم وقتي حاضر شده بود كه بره نمايشگاه خونه جديد پانيا كه خيلي دوستش داره.پيشنهاد ميكنم حتما براي كوچولوهاي عزيزتون بخريد احساس امنيت و آرامش به بچه ها ميده. ...
4 بهمن 1395

پانيا در يلداي 95

اين دومين يلدايي هست كه پانيا خانم ميبينه و امسال هم مثل سال گذشته مهمان بابا جبي و مامان پري با كلي خوراكي هاي خوشمزه هستيم و پانيا خانم از اين موضوع خوشحاله. امسال ماشالله براي خودش خانمي شده و راه ميره و حرف ميزنه و قند تو دل ما اب ميكنه.اين شيطون بلا تو خونه بابايي ازادي كامل داره يعني هرچي ميخواد ميخوره و هر كاري كه بخواد هم انجام ميده و مامان هم چيزي بهش نميگه و فقط مرتب لباسهايي كه با خوردني هاي مختلف كثيف ميكنه رو عوض ميكنه و هر 1 ساعت پوشك دختر گلش كه سرشار از اب هندوانه و چايي است رو تعويض ميكنه.ولي همه چيز فداي سرت فقط تو دختر گل من سالم سرحال باش و بخند من هيچي نميخوام.اينم عكسهاي اون شب.البته با كمي تاخير ميزارم چون بايد از م...
1 دی 1395

پانيا و يادگيري اعداد

پانياي قشنگ ما ماشااله در سن 20 ماهگي از 1 تا 10 را با تسلط كامل ميشمره و ما هم به اين هوش افتخار مي كنيم.حالا ببينيم كي و توسط چه كسي و در چه شرايطي اين يادگيري صورت گرفت. ديروز مامان پانيا براي يه جراحي كوچك تو بيمارستان بستري شد و عصر همان روز هم مرخص شد و براي اينكه كمي استراحت كنه اومده بود خونه بابا جبي و چون چند تا مرفين و آرام بخش تزريق كرده بودن مدام ميخوابيد.آخر شب بود كه همه خواب بودن و عمو پژمان هم تازه اومده بود خونه و با پانيا خانم مشغول بازي و خوردن شده بودن.اون شب پانيا و عمو تا 4 صبح بيدار بودن و در اين مدت عمو بيكار ننشته بود  و با برادرزاده عزيزش تمرين شمارش اعداد را داشت.صبح كه از خواب بيدار شديم با تعجب ديديم پان...
26 آذر 1395

پانيا سر خاك پدر بزرگ و مادر بزرگ مادري

امروز پس از چند ماه غيبت تصميم گرفتيم بريم بهشت زهرا و يه سري به بابا محسن و مامان عصي بزنيم و يه كم سبك بشيم.در طول هفته كه خيلي سرمون به كار مشغوله و آخر هفته هم كاراي عقب افتاده مثل خريد و... رو انجام ميديم و عملا وقتخالي كم داريم.ولي بالاخره بعد از چند ماه رفتيم بهشت زهرا و پانيا خانم واسه اولين بار قبر مامان بزرگ و بابا بزرگش ور ديد و باهاشون حرف زد و انگشت كوچيكش رو مي برد جلوي بيني و مي گفت " هيس ايسي خوابه" آخه من بهش گفتم ماماني و بابايي اينجا خوابن و عسلم هم مي گفت هيس و باهوشون عكس انداخت. كلي با مادرم درد دل كردم كه مامان نيستي ببيني نوه قشنگت مثل خودت خوش تيپ و باكلاسه و دمپايي روفروشي از پاهاي قشنگ و كوچيكش جدا نمي...
14 آبان 1395

پانيا و محرم سال 95

امسال پانيا خانم  1 سال بزرگتر شده و بهتر پيرامون خودش رو درك ميكنه.چون يه كم سرما خورده كمتر بيرون مي ريم و مراسم سينه زني نگاه ميكنه ولي ماشااله همين چند شب كه حسينه عمو فضي بود و كاراي عزادارها رو نگاه ميكرد به محض اينكه مراسم عزاداري ميبينه و يا ميشنوه ، همه كساني كه اطرافش هستن رو مجبور ميكنه سينه بزنن و خودش هم همين كارو ميكنه و با همون لحن بچه گانه ابوالفضل رو صدا ميكنه.  تو اين 10 شب پانيا خانم از غذاي نذري بي بهره نبود و اول از همه غذاي اون شب رو تست مي كرد و البته اين عمو فضي هست كه هواي پانيا رو داره . مادر به قربونت بره دختر باهوش و مومن من. امروز هم كه تاسوعا بود وخاله مري خواب ديده بود كه مامان عصي گفته پانيا...
20 مهر 1395

پانيا و عروسي پسر خاله فريبا

اقا مصطفي پسر ارشد خاله فريبا،اله بابا پيمان هستن و ديشب جشن عروسي ايشون بود.جاتون خالي خيلي خوش گذشت از ورودي باغ زيباشون توي گرمدره تا داخل سالن و غذا و... همه چيز عالي بود و به پانيا خانم ما هم خيلي گذشت فقط يه مورد كوچولوي ناراحت كننده بود و اون اينكه يه پسر هم سن و سال پانياي من همش ميومد طرف پانيا و اونو هول ميداد و پانيا هم ازش ميترسيد.  ولي در كل به همه خيلي خوش گذشت و جشن خوبي بود.ان شااله عروس و داماد هم خوشبخت بشن و ساليان سال در كنار هم به خوبي و خوشي زير سايه خداوندمهربان زندگي كنند. اينم عكسهاي پرنسس مامان كه كلي هوادار پيدا كرد و با رقص قشنگش مه رو محو خودش كرده بود   ...
8 مهر 1395